ابرِ خاطره ها . . .






















Blog | Profile | Archive | Email | Design by | Name Of Posts


ناجي تنهايي من

از او كه رفته نبايد رنجشي به دل گرفت، آنكه دوستش داريم همه گونه حقي بر ما دارد؛ حتي حق آنكه ديگر دوستمان نداشته باشد. بلكه بايد تنها از خود رنجيد كه چرا بايد آنقدر شايسته ي محبت نباشم كه دوست مرا ترك كند، و اين خود دردي كشنده است....

بارانی که روی این شهر می بارد ...

یک شب روی استانبول نیز خواهد بارید !! ...

همینطور روی لندن ...

پراگ ... ویا باکو ...

هرکجا که باشی،

یک شب ...

به یادِ نخستین دیدار،

دل تو نیز خواهد شکست ...

مثلِ دلِ من ...

زیرِ بارانی از ابر، خاطره ها می بارند !! . . .

 

 



+نوشته شده در جمعه 21 مهر 1391برچسب:,ساعت12:2 AMتوسط ناجي تنها | |