بغض . ..






















Blog | Profile | Archive | Email | Design by | Name Of Posts


ناجي تنهايي من

از او كه رفته نبايد رنجشي به دل گرفت، آنكه دوستش داريم همه گونه حقي بر ما دارد؛ حتي حق آنكه ديگر دوستمان نداشته باشد. بلكه بايد تنها از خود رنجيد كه چرا بايد آنقدر شايسته ي محبت نباشم كه دوست مرا ترك كند، و اين خود دردي كشنده است....

 

باران کـه میبـارد......

دلم بـرایت تنـگ تـر می شـود.....

راه می افـتم ...

بدون چـتـر ...

من بـغض می کنـم ....

آسمان گـریـه . . . 

 



+نوشته شده در سه شنبه 4 مهر 1391برچسب:,ساعت4:43 PMتوسط ناجي تنها | |