تحمل ...






















Blog | Profile | Archive | Email | Design by | Name Of Posts


ناجي تنهايي من

از او كه رفته نبايد رنجشي به دل گرفت، آنكه دوستش داريم همه گونه حقي بر ما دارد؛ حتي حق آنكه ديگر دوستمان نداشته باشد. بلكه بايد تنها از خود رنجيد كه چرا بايد آنقدر شايسته ي محبت نباشم كه دوست مرا ترك كند، و اين خود دردي كشنده است....

 

گاه جلوی آینه می ایستم...

خودم را در آن میبینم،

دست روی شانه هایش می گذارم

و میگویم؛ چه تحملی دارد

دلت...!

 



+نوشته شده در دو شنبه 10 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت3:46 AMتوسط ناجي تنها | |